شعر عاشقانه کاش میشد ...
.:: شعر عاشقانه , بخش درد و دل با معشوق ::.
کاش میشد هیچ کس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی با تو می مانم ولی ...
رفتی و گفتی و اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود
------------------------
می نویسم
می خوانم و فریاد می زنم
همیشه دوستت دارم
اما حیف که
دوست داشتن همیشه کافی نیست ..
بی تو دیگه نمی تونم
ذره ذره تموم شدم
ای بی وفا ای مهربون
تو رفتی و تنها شدم
حالا می گم بیا ولی
انگار دیگه نمی تونی
یکی دیگست تو زندگیت
اینو از قلبت شنیدم
می دونی گریه می کنم
شبا یرای عشق تو؟
نمی رسم یه تو ولی داد می زنم دیوونتم
------------------------
نظرات شما عزیزان:
وقتی خدا داشت بدرقم میکرد بهم گفت جایی که میری مردمی داره که میشکننت نکنه غصه بخوری؟تو چمدونت عشق میذارم که بگذری,اشک میذارم که جا بدی ومرگ که بدونی برمیگردی پیش خودم
تاریخ: 27 / 6 / 1390برچسب:شعر جدید عاشقانه , کاش میشد, شعر عاشقانه کاش میشد, کاش می شد فریاد عاشقانه, عشق از زبان شعر, فریاد عاشقانه کاش میشد, شعر جدید کاش میشد عاشقانه, شعرهای عاشقانه 2011 جهان, شعر عاشقانه, شعر عاشقانه جدید, عاشقانه, اشعار جدید عاشقانه, جدیدترین شعرهای عاشقانه, شعر با موضوع عاشقانه, سایت اشعار عاشقانه,اشعار جدید فارسی,شعرهای عاشقانه در مهر 90, اشعار عاشقانه تابستان 90, شعرهای جدید سروده شده, جشنواره شعر عاشقانه در سایت فوق العاده, اشعار جدید فارسی, اشعار عشق فارسی زبانان, اشعار با مضامین عاشقانه, شعرهای عاشقانه مهر ماه, شعر زیبای عاشقانه,
ارسال توسط 
احسان رحمانی
احسان رحمانیآخرین مطالب فوق العاده
تبادل لینک هوشمند